برگه

تصویر هاستینگ

آموزش نوشتن استراتژی برند تنها در ۸ گام (راهنمای قدم به قدم)

نوشتن استراتژی برند تنها در ۸ گام (به همراه مثال)

وقتی داستانی را برای اولین بار می‌شنوید، با شخص جدیدی ملاقات می‌کنید و یا غذایی ناآشنا را امتحان می‌کنید، چه حسی را به یاد می‌آورید؟ استراتژی برند نیز به این هدف نوشته می‌شود که مشابه چنین حسی را در شما به عنوان مشتری در اولین برخورد با یک برند، برانگیزاند.

یک استراتژی برند در شکل محصول یا ارائه خدمات شما محدود نمی‌شود، بلکه شامل همه مواردی می‌شود که بیانگر تجارت شما هستند. از نام مجموعه‌های شما گرفته تا لوگو، نوع طراحی پست‌های شبکه‌های اجتماعی و دیزاین و سروشکل وب سایتتان.

 

استراتژی برند چیست؟

یک برند خوب براساس احساسات و توجیه منطقی ساخته می‌شود. پس اندازه‌گیری آن همیشه براساس منطق نیست و گاهی هم به صورت تجربی سنجیده می‌شود.

در یک تعریف اساسی می‌توان گفت، استراتژی برند یک برنامه هدفمند برای شناسایی آنچه برند  شما نشان می‌دهد است.

از طریق تحقیق و آنالیز کردن، این فرآیند اساسی به شما امکان می‌دهد، موقعیت رقابتی خود را تعیین کنید و بهترین راه برای رسیدن به بازار هدفتان را مشخص سازید.

چالش اساسی که در پیش رو دارید این است که این موضوعات تئوری را با داده‌های زندگی واقعی تطبیق دهید.

برای ساخت یک برند قدرتمند، باید همه عناصر، از محتوای متنی گرفته تا قالب‌های طراحی را مورد توجه قرار دهید.

در حالی که این رویکرد از یک شغل به شغل دیگر متفاوت است، رویکرد‌های خاصی وجود دارد که برای رسیدن به نتایج عالی باید از آنها استفاده کنید. در این راهنما با جزئیات بیشتری به آنها خواهیم پرداخت.

 

استراتژی برند چیست

 

چرا باید استراتژی برند داشته باشید؟

استراتژی برندتان را مانند قطب‌نما تصور کنید! این کار باعث می‌شود که تصمیماتتان به مسیر درستی هدایت شوند. بدون آن، ممکن است راه را اشتباه بروید، یا بدتر از آن گم شوید.

استراتژی برند باید به عنوان یک مرجع قابل اندازه‌گیری، برای شناسایی شکست‌ها و موفقیت‌ها درست عمل کند.

ارزیابی دستاوردها و کاستی‌هایتان به شما کمک می‌کند تا نکات حرفه‌ای کسب و کار خود را یاد بگیرید، رشد کنید و پیشرفت کنید.

علاوه بر این، یک برنامه جامع باید بتواند به همه افراد درگیر (تیمتان، مشتریانتان، سرمایه گذارانتان و خود شما) نشان دهد که چه چیزی تجارت شما را منحصر به فرد می‌کند.

اگر شما ندانید که چه کسی هستید و کجا ایستاده اید، نباید توقع داشته باشید دیگران چیز زیادی درباره کسب و کار شما بدانند.

 

چرا باید استراتژی برند داشته باشید؟

 

نحوه ایجاد استراتژی برند در ۸ مرحله

در اینجا می‌خواهیم به اقداماتی اشاره کنیم که برای ایجاد یک استراتژی برند باید انجام دهید تا نظر مخاطبانتان را به خود جلب نمایید.

 

۱) بدانید که برای چه هدفی تلاش می‌کنید

 

۲) مخاطبان خود را بشناسید

 

۳) نقطه قوت خود را پیدا کنید

 

۴) داستان خود را بگویید

 

۵) هویت خود را طراحی کنید

 

۶) به قول خود وفادار بمانید

 

۷) برای برندتان وقت بگذارید

 

۸) تیم خود را وارد کنید

 

ساخت یک استراتژی برند ممکن است در نگاه اول کاری دشوار و گیج کننده به نظر برسد اما با خورد کردن آن به ۸ گام اصلی، این کار برایتان راحتتر و مفهوم تر از قبل خواهد بود.

 

مراحل ایجاد استراتژی برند

 

۱) بدانید که هستید و برای چه هدفی تلاش می‌کنید!

 

امروزه رقابت در همه صنایع شدید است و مشتریان بیش از هر زمان دیگری خواستار اصالت هستند.

پس اصلا زمان خوبی برای این نیست که دچار بحران هویت شویم. هنگام مرور تصمیمات اساسی در مورد برند خود، این سوالات خاص را در کانون توجه خود قرار دهید.

 

  • هدف شما برای ایجاد برندتان چیست؟

 

  • برند شما قرار است چگونه رفتار کند؟ تعیین ارزش‌های اولیه، اقدامات شما را به مسیری درست راهنمایی می‌کند.

 

  • به کجا میخواهید برسید؟ پاسخ به این سوال سمت و سوی شما را تایین می‌کند.

 

  • چگونه قصد دارید به هدف نهاییتان دست پیدا کنید؟ جواب این سوال ماموریت شما را مشخص می‌کند.

 

بیایید نگاهی عمیق تر به هر یک از این مفاهیم بیندازیم:

 

هدف برند

قبل از اینکه برند خود را بسازید و شعارهای جذاب برندتان را انتخاب کنید، لحظه‌ای فکر کنید که اصلا چرا این برند باید ایجاد شود.

به گفته یکی از نویسندگان و سخنرانان بزرگ جهان سیمون سینک، “مردم آنچه شما تولید می‌کنید را نمی‌خرند، بلکه علت خرید آنها این است که چرا شما آن کالا یا خدمات را تولید می‌کنید”. شرح “چرا” همان چیزی است که شرکتهای بانفوذ را از بقیه جدا می‌کند.

 

سیمون سینک

 

دایره طلایی سیمون سینکت

میتوانید از “دایره طلایی” سینکت استفاده کنید. او شما را تشویق می‌کند تا بر روی پاسخ دادن به “چرا” و فقط سپس “چگونه” و “چه چیزی” تمرکز کنید.

بیایید تصور کنیم شما شرکتی هستید که جعبه‌های کادو را که مملو از مواردی است که به طور متفکرانه تنظیم شده‌اند آماده تحویل می‌کنید.

پاسخ‌های شما ممکن است به این شکل باشد:

 

  • چرا: ” می‌خواهم به مردم اجازه دهم که از حرکات متفکرانه من پشتیبانی کنند، چراکه می‌خواهم از مشاغل کوچک جامعه حمایت می‌کنم و حفظ محیط زیست هم برایم باارزش است. “

 

  • چگونه: “من هر بسته را در کمتر از ۱۲ ساعت تحویل خواهم داد. فقط هم با صنعتگران محلی و فروشنده‌های فروشگاه‌های کوچک شریک می‌شوم و سعی می‌کنم شرایطی ایجاد کنم که مواد اولیه بسته‌بندی‌ها از مواد بازیافتی باشند.

 

  • چه: “جعبه‌های کادو که محبت را گسترش می‌دهند و شامل اشیای محلی و با کیفیت بالا هستند که در داخل جامعه ساخته می‌شوند.”

 

همانطور که می‌بینید، پاسخ دادن به “چرا” ابتدا به شما کمک می‌کند تا علت وجودی خود را تعریف کنید و در نهایت، درک دقیق‌تری از انگیزه اصلی برندتان به مشتریان بدهید.

 

دایره طلایی سیمون سینک

 

ارزش‌ها

اکنون بیشتر از هر زمان دیگر، مصرف‌کنندگان به دنبال اصالت هستند و برند‌هایی را انتخاب می‌کنند که با عقاید و ارزش‌های آنها شباهت بیشتری داشته باشد.

ارزش‌های تجاری بخشی جدایی‌ناپذیر از استراتژی برند شما محسوب می شوند. زیرا نحوه رفتار کسب و کار شما را تعیین می‌کنند. به ارزشهای اصلی خود مانند یک رویکرد اخلاقی فکر کنید، که اصول اجتماعی و اخلاقی شما را راهنمایی می‌کند.

برای استفاده از همان مثال جعبه هدیه، این رویکرد ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • ترویج محبت بخشیدن و هدیه دادن
  • حفظ تنوع و احترام به سلایق مختلف
  • حمایت از اقشار مختلف جامعه
  • صلح و دوستی
  • احترام به زیبایی و ظرافت
  • حفظ محیط زیست و ترویج فرهنگ بازیافت کردن

به یاد داشته باشید که همه ارزش‌ها نباید از نظر اجتماعی یا محیطی متمرکز شوند. آنها فقط باید اصول راهنمایی را که شما در کل راه تجارت خود اعمال می‌کنید، مشخص کنند.

با این حال، بیان ساده باورهای شما کافی نیست، شما باید تلاش‌هایی که برای هر یک از این اهداف انجام می‌دهید را به مخاطبانتان نشان دهید.

 

بیانیه ماموریت و چشم انداز

بیانیه مأموریت و چشم انداز اغلب به جای هم استفاده می‌شوند. اما در واقع این دو از هم متفاوت هستند و هرکدام نقش منحصر به فردی در شکل دادن به هویت برند شما ایفا می‌کنند.

 

  • بیانیه چشم انداز: بیانیه چشم انداز، در چند جمله یا یک پاراگراف مختصر، اهداف کسب و کارتان را مشخص می‌کند. به کمک این بیانیه، هم به روشنی آنچه را که می‌خواهید به آن دست یابید توضیح می‌دهید و هم نشان می‌دهید زیرساخت‌های اهداف آینده‌تان چیست و شما را به کجا می‌برند.

 

سعی کنید تصور کنید که می‌خواهید برند شما به چه نقطه‌ای برسد و مراحل طولانی مدت خود را برای رسیدن به آن نقطه ترسیم کنید.

توجه داشته باشید می‌تواند با گذشت زمان بینش خود را تکمیل کنید. در واقع، یک بیانیه چشم‌انداز خوب باید با برند شما رشد کند و به صورت دوره‌ای مورد بررسی قرار بگیرد.

در سطح عمیق‌تر، بیانیه چشم‌انداز شما باید سعی کند تاثیری که برندتان در جامعه، بازار و جهان خواهد گذاشت را تشخیص دهد.

 

  • بیانیه ماموریت: به طور خلاصه، بیانیه ماموریت، ادغام هدف و ارزش‌های شما در یک مکان مشخص است. این بیانیه به عنوان یک نقشه راه برای شما، مخاطبان، کارمندان، ذینفعان، شرکا، تأثیرگذاران و هر کسی که با برند شما تعامل داشته باشد عمل خواهد کرد.

 

می‌توانید آن را فقط در چند جمله مختصر و مفید بیان کنید و با افتخار آن را به هر کسی که با تجارت شما روبرو می‌شود ارائه دهید تا آنها با خواندن این بیانیه فوراً متوجه شوند که برند شما چه هویتی دارد.

 

مثال:

بیایید به برند کانادایی Tentree نگاهی بیاندازیم که متعلق به یک شرکت پوشاک کانادایی است. Tentree برای هر کالایی که می‌فروشد ده درخت می‌کارد. یک نمونه بارز از برندی که برای هدف و ارزشی مشخص تلاش می‌کند!

نگاه کنید که چهار مولفه هویت برند آنها چقدر درست و اصولی بیان شده است:

 

  • هدف: ارائه پوشاک شیک، خاص و بادوام که از موادی که با محیط زیست سازگار هستند تولید شده‌اند و در روند تولید آنها انرژی‌های تجدید پذیر به کار رفته است.

 

  • ارزش‌ها: دوام بالا، ترویج فرهنگ دوستدار محیط زیست، شفافیت، دسترسی خوب کالا، راحتی و زیبایی محصولات و کاشت ده درخت برای هر خرید.

 

  • بیانیه چشم انداز: “چشم انداز ما کاشت ۱ میلیارد درخت تا سال ۲۰۳۰ است، که به شدت تغییرات آب و هوایی را کاهش می‌دهد. ما بیش از ۳۰ میلیون درخت کاشته و زمین را در بیش از ۸ کشور احیا کرده‌ایم. “

 

  • بیانیه ماموریت: “به عنوان دوستداران محیط زیست، ماموریت ما این است که شما را در سفر راهنمایی کنیم و شما را قادر سازیم که بهترین کار را برای محیط زیست انجام دهید. برای ایجاد تغییر نیازی نیست که حتما یک محیط‌بان باشید. کارهای ساده و کوچک، مانند دوچرخه سواری به جای استفاده از خودرو، استفاده از کیف پارچه‌ای مواد غذایی به جای پلاستیک و خرید کالایی که ده درخت می‌کارد می‌تواند تلاش خوبی برای حفظ محیط زیست باشد. به خصوص وقتی میلیون‌ها نفر دیگر نیز شروع به انجام آنها می‌کنند. “

 

۲) مخاطبان خود را بشناسید

“برند شما آن چیزی نیست که خود می‌گویید. آن چیزی است که دیگران می‌گویند. ” یک بار مارتی نویمایر گفت، شما خاص‌ترین برند جهان را بسازید، اما بدون مشتری، چیزی دریافت نخواهید کرد.

کلید موفقیت شما، مشتریانتان هستند و اگر بتوانید نظر آنها را به خود جلب کنید، با موفقیت کسب و کار خود را شکل خواهید داد.

 

برند شما آن چیزی نیست که خود می‌گویید

 

شناخت مخاطب هدف شما نه تنها به تبدیل Lead به مشتری، بلکه برای درک چگونگی ارتباط افراد با برندتان بسیار مهم است.

به عنوان مثال، به برند AirBnb فکر کنید که به مسافران کمک می‌کند تا با کمترین بودجه به یک تجربه محلی منحصر به فرد دست یابند. AirBnb به موفقیت دست یافت، زیرا توانست مشتریان خود را به خوبی بشناسد، به نیازهای آنها توجه ‌کند و با توجه به بازخورد آنها برند خود را ارتقا دهد.

تعریف بازار هدف شما تصویری روشن از مشتری ایده‌آل را برایتان ترسیم می‌کند.

فراتر از این، شما می‌خواهید درک کنید که چه عواملی بر روی تصمیم‌گیری مشتریانتان تاثیر می‌گذارد. انگیزه آنها چیست؟ چه کسی برای آنها الهام‌بخش است؟ نقاط ضعف آنها کجاست؟

با کاوش بیشتر در تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل مخاطبان، می‌توانید زیر گروه‌ها یا بخش‌هایی را براساس ویژگی‌های مشترک ایجاد کنید.

این فرآیند که به عنوان تقسیم بازار شناخته می‌شود، مخاطبان شما را بر اساس شباهت‌های مختلف از موقعیت جغرافیایی گرفته تا سن، جنس، تصمیمات و رفتارها دسته بندی می‌کند.

در کل، این کار به شما کمک می‌کند برای خریداران معمولی خود پرسونا ایجاد کنید.

 

۳) نقطه قوت خود را پیدا کنید

کمی‌رقابت سالم به هیچ کس لطمه‌ای وارد نمی‌کند. دانستن اینکه دیگران چه کاری انجام می‌دهند به شما کمک می‌کند موقعیت برند خود را چه در بازار و چه در قلب و ذهن مشتریان بهتر درک کنید.

بنابراین چه چیزی باعث برجسته شدن برند شما می‌شود؟ با ذکر مشخصاتی که برند شما را از رقبا جدا می‌کند، شروع کنید.

در بازاریابی کلامی، این همان نقطه فروش منحصر به فرد شماست که به اختصار USP گفته می‌شود.

اما صرفاً گفتن اینکه شما یک تجارت شگفت انگیز دارید کافی نیست، باید از ادعاهای خود با اثبات‌های استراتژیک حمایت کنید.

swotبرای دستیابی به این هدف، می‌توانید از روش تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها بهره‌مند شوید.

روش دیگر برای یافتن جایگاه واقعی خود، نقشه برداری ادراکی است. تمرینی که می‌تواند تجزیه و تحلیل رقابتی روشنی را به شما ارائه دهد.

ویژگی‌های مختلف (مانند کیفیت، قیمت، اندازه، ایمنی و عملکرد) را به خوبی ترسیم کنید. جایی را که رقبای شما در هر یک از این ویژگی‌ها قرار گرفتند، را مشخص کنید. این کار به شما دید خوبی می‌دهد و کمک می‌کند تا شکاف‌ها و فرصت‌های بالقوه خود را پیدا کنید.

هنگامی‌که با تجزیه و تحلیل، دید شفافی نسبت به اوضاع پیدا کردید، می‌توانید بیانیه موقعیت تجاری بدهید. این بیانیه یک توصیف کوتاه است (فقط برای شما و تیم شما)، که به طور خلاصه می‌گوید برند شما چیست، چه کسی را مورد هدف قرار می‌دهد و چه چیزی آن را در بازار به یک برند تک تبدیل می‌کند.

 

دانستن رفتار رقبا

 

برخلاف بیانیه مأموریت و چشم انداز، بیانیه موقعیت تجاری، تمایز رقابتی را به جای منافع مطلق برجسته می‌کند.

برویم سراغ یک مثال :

The Ordinary با شناسایی شکافی بزرگ در بازار محصولات مراقبت از پوست، محصولات با کیفیت بالا و قیمت مقرون به صرفه‌ای تولید کرد و موفق شد به جایگاه خوبی دست پیدا کند.

کل استراتژی برند آنها نشان دهنده این حرکت جسورانه و ایده کلی است که “اوردینری برای برقراری ارتباط صادقانه، عرضه فن‌آوری‌های کارآمد و ارائه قیمت‌های مناسب” دست به کار شده است.

 

۴) داستان خود را بگویید

قصه گویی یکی از بهترین راه‌های اعتماد سازی و تعامل با مصرف‌کنندگان است. روایت یک برند خوش‌ساخت باید صادقانه باشد، توجه مخاطب خود را جلب کند، کنجکاوی او را برانگیزد و احساساتش را هدف قرار دهد.

این فرصت شماست تا شخصیت خود را به نمایش بگذارید و از رقبا متمایز شوید.

 

صدای خود را پیدا کنید

احساس ماندگار و به یادماندنی که می‌خواهید ایجاد کنید را پیدا کرده‌اید؟ یافتن صدای منسجمی‌که حال و هوای برندتان را بیان کند، گام مهمی در ایجاد استراتژی برند شما خواهد بود. با صدایی منحصر به فرد داستان خود را صادقانه و معنادار بیان کنید.

صدای برند شما این امکان را برایتان فراهم می‌کند تا با احساسات بیشتری با مخاطبان تعامل برقرار کنید.

صدای برندتان باید رسا و قابل تشخیص بوده و صحبت با آن آسان باشد.

این صدا، هم برای تیم شما و هم برای مشتریانتان، یک فرهنگ سازگار و مثبت را پرورش می‌دهد.

به عنوان مثال، صدای برند آریان دیتا هم حرفه‌ای است و هم دوستانه و صمیمی. از مقالات وبلاگ گرفته تا معرفی خدمات، تیم آریان دیتا تلاش می‌کند تا صدایش کاربرپسند، معتبر و معنی دار باشد.

 

استوری تلینگ چیست

 

لحن خود را متناسب با هر موقعیتی تنظیم کنید

آیا با پسر عموی پنج ساله خود با صدایی خسته‌کننده و یکنواخت صحبت می‌کنید؟ اگر چنین می‌کردید، احتمالاً در جلب توجه او به مشکل برخواهید خورد.

به همین ترتیب، لحن برند در برقراری تعامل با مخاطبان نقش مهمی‌ ایفا می‌کند. برای اینکه لحن برندتان را مشخص کنید باید به تطابق آن با موقعیتی که قرار گرفته‌اید، نوع فعالیت و جمعیت هدف خود فکر کنید.

لحن و صدای برند شما در کانال‌های مختلف بازاریابی از ایمیل گرفته تا خبرنامه، پست شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات و سایر دارایی‌های برند استفاده خواهد شد.

با شناخت محدودیت‌ها و کاربردهای سیستم عامل‌های مختلف (شکلک ایموجی یا بدون شکلک، تعداد کاراکتر و غیره) این اطمینان را به دست آورید که همیشه صدایی ثابت، اما لحنی کمی‌متفاوت برای متناسب با هر جمعیت و موقعیت خاص دارید.

 

بدانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید

فریدا یک نمونه عالی از برندی است که صدایی متمایز دارد و داستان خود را به خوبی روایت کرده است. این برند مجموعه‌ای از محصولات پس از زایمان را برای کسانی که تازه مادر شده‌اند، تولید می‌کند.

فریدا توسط مادر سه فرزند ایجاد شده است و بیان تجربیات شخصی صاحب برند از بارداری و زایمان خود، صدای برند  را در مقایسه با رقبای دیگر خاص‌تر می‌کند.

بیان او صادقانه است و تمامی تجربیات خود از دوران بارداری، زایمان و پس از زایمانش را دربرمی‌گیرد. بدون اینکه سختی‌های این راه را سانسور کند، به همه جوانب این تجربه را می‌پردازد.

در نتیجه، اعتماد و اقتدار موردنیاز خود را در بین والدین ایجاد می‌کنند و با استفاده از تجربیات خود کاربران را راهنمایی می‌کنند.

 

لحن خود را متناسب با هر موقعیتی تنظیم کنید

 

۵) هویت خود را طراحی کنید

هویت بصری بخش مهمی ‌از استراتژی برند شما است. زیرا به شما امکان می‌دهد تا به کمک آن قادر باشید، بدون بیان کلمات با مخاطبان صحبت کنید و آنها را مورد توجه قرار دهید. هویت تجاری معتبر باید براساس عناصر بصری قابل شناسایی باشد.

برند خود را به عنوان یک شخص تصور کنید و فکر کنید که چگونه می‌توانید آنها را برای یک دوست توصیف کنید.

آیا برند شما از رنگهای جسورانه و پررنگ استفاده می‌کند و یا پالت رنگی سرد و رسمی دارد؟

از رسیدن به آن سطح از جزئیات نترسید، زیرا در نهایت می‌خواهید هویت بصریتان، برند شما را انسانی‌تر و قابل ارتباط با مخاطبان کند.

اکنون زمان این است که خلاقیت به خرج دهید و با عناصر بصری شخصیت برند خود را ایجاد کنید. ایجاد یک برند به حفظ ثبات و ایجاد نشاط در ابزارهای بازاریابیتان کمک می‌کند.

به این طریق، تصاویر بصری شما در تمام رسانه‌ها به یک زبان صحبت کنند و به هویت پیدا کردن ظاهر و احساس برند شما کمک کنند.

 

هویت بصری چیست

 

برخی از عناصر بصری مهم که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:

 

  • لوگو
  • رنگها
  • تایپوگرافی
  • سایت اینترنتی
  • کارت بازرگانی
  • عکس‌ها، تصاویر و نمادها
  • فیلم‌های
  • صفحات شبکه‌های اجتماعی
  • دارایی‌های فیزیکی (بروشور چاپ شده، کالا و بسته بندی)

 

 

۶) به قول خود وفادار بمانید

حالا که هدف خود را می‌دانید، صدای خود را پیدا کرده‌اید، مخاطبان خود را شناختید و ظاهر خوبی هم برای برندتان دست و پا کردید، باید چه کنید؟

الان دیگر زمان این رسیده که برای پیگیری اقدامات برنامه‌ریزی شده و ثابت قدم ماندن در تلاش برای تقویت وفاداری به برند خود کاری بکنید.

به این فکرکنید که چگونه می‌توانید ارتباطات مثبت با مصرف‌کنندگان خود را تشویق کنید؟ به ارزشهای اصلی خود و احساس برندتان توسط مخاطبان فکر کنید و از آن در هر تعامل استفاده کنید.

با آنها با صداقت رفتار کنید، از آنها برای خریدشان تشکر کنید. این تعاملات سازنده به تقویت درک مثبت و توسعه آگاهی از برندتان کمک زیادی می‌کند.

ابتدا اعتماد می‌آید، سپس عشق می‌آید، مصرف کنندگان دوباره به شما مراجعه می‌کنند و می‌توانند به شما وابسته شوند. این امر فقط به این دلیل نیست که شما یک محصول را می‌فروشید، بلکه برای این است که شما ارتباط خوبی بین خود و مشتریانتان ایجاد کردید.

فراموش نکنید که مشتریان دوست دارند تجربیات شان را، چه خوب و چه بد را به اشتراک بگذارند.

 

تجربه مشتریان

 

۷) برای برند تان وقت بگذارید

به یاد داشته باشید که ایجاد استراتژی برند یک فرآیند است.

فراتر از آن، هنگامی‌که بازخورد و فیدبک و  و آگاهی بیشتری از بازار داشتید، برای اصلاح و ارزیابی استراتژی خود آماده شوید.

هرچه برند شما رشد می‌کند، بررسی دقت در استراتژی برند همه چیز را واضح‌تر، هدفمندتر و ماندگار می‌کند.

یک استراتژی برند خوب باید آزمون زمان را به خوبی پشت‌سر بگذارد و مرتبط با زمان باقی بماند.

 

۸) تیم خود را وارد کنید

هرچه بیشتر بهتر! ایجاد یک استراتژی برند قوی نیازمند افراد کارآمد زیادی است که ایده‌های ناب در سر دارند.

در صورت لزوم مطمئن شوید که با ذینفعان، کارمندان و کارشناسان خارجی صحبت می‌کنید.

با دیگران از جمله مشتریان بالقوه تماس بگیرید و سعی کنید تا جایی که ممکن است صداهای مختلف را بشنوید.

در حالت ایده آل، شما یک تیم تجاری مشخص را تشکیل می‌دهید که در ساخت، طراحی، پرورش و جان بخشیدن به استراتژی برند خود در تمام سطوح متمرکز هستند.

خارج از چارچوب فکر کنید و مرزها را فشار دهید تا یک تیم فراگیر ایجاد کنید که طیف وسیعی از دیدگاه‌ها را برای کمک به دید شما ارائه دهد.

 

ارسال دیدگاه